-
استاد : محسنی
-
مقطع : کنکور 99
-
حجم جزوه : 2 مگ
-
تاریخ : 20/02/13
-
تعداد بازدید : 4244
-
نظرات : ۰
-
نویسنده : konkuru
جزوه املا و تاریخ ادبیات کنکور ۹۹ استاد محسنی
یک جزوه بسیار عالی از املا و تاریخ ادبیات مخصوص کنکور ۱۳۹۹ کاری از استاد احسان محسنی عزیز
کمی از داخل جزوه :
لغات سال دهم
درس : ستایش به نام کردگار
لغت:
افلاک: جِ فلک، آسمان، چرخ
رزّاق: روزی دهنده
زهی: آفرین
فروغ: روشنایی، پرتو
فضل: بخشش، کَرَم، نیکویی، دانش
کام:سقف دهان، مجازاً دهان، زبان
املا :
کردگار- فضل – رحمت- نَظَر- رزّاق- زهی- رخسار- فروغ- عجایب
درس اول : چشمه
لغت :
برازندگی: شایستگی، لیاقت
پیرایه: زیور
تعلّل: بهانه آوردن، درنگ کردن
تیزپا: شتابنده، سریع
خیره: سرگشته، حیران، فرومانده، لجوج،بیهوده
شکن: پیچ و خم زلف
غُلغله زن: شور و غوغاکنان
فرج: گشایش، گشایش در کار و مشکل
قفا: پَس گردن، پشت گردن، پشت
گلبُن: بوته گل، گل سرخ، بیخ بوته گل
معرکه: میدان جنگ، جای نبرد
مفتاح: کلید
نادره: بیمانند، بینظیر
نمط: روش، نوع
نیلوفری: صفت نسبی، منسوب به نیلوفر، به رنگ نیلوفر، لاجوردی؛ در متن درس، مقصود از «پرده نیلوفری» ، آسمان لاجوردی است.
ورطه: مهلکه، زمین پست، هلاکت
هنگامه: غوغا، داد و فریاد، شلوغی،جمعیّت مردم
یله: رها، آزاد؛ یله دادن: تکیه دادن
املا :
غلغلهزن- تیزپا- صدف- هدف-معرکه- آغوش- گهرتابناک-برازندگی- نمط- غرور- مبدأ-بحر- سهمگین- نعره- زَهرهدر-یَله- هنگامه- ورطه- حادثه- هوای نفس- خصلت- سیراب شایستگی –لیاقت – پیرایه –زیور – تعلل – حیران – غوغا –قفا – مهلکه – هلاکت – رها
درس دوم : از آموختن ننگ مدار
لغت :
ارتجالا:ً بیدرنگ، بدون اندیشه سخن گفتنیا شعر سرودن
اِسترحام: رحم خواستن، طلب رحم کردن
استماع: شنیدن، گوش دادن
اقبال: نیکبختی، خوشبختی
اِدبار: تیره بختی، بدبختی
اِلزام: ضرورت، لازم گردانیدن، واجبگردانیدن
اوان: وقت، هنگام
باری: القصّه، به هر حال، خلاصه
بَدسَگال: بداندیش، بدخواه
بِسمل کردن: سرجانور را بریدن، از آنجا که مسلمانان در وقت ذبح جانور «بِسم الله الرحمن الرحیم» میگویند، به همین دلیل بهعمل ذبح کردن «بسمل کردن» گفته می-شود.
پلاس: جامهای کم ارزش، گلیم درشت وکلفت
تعلیقات: ج تعلیق، پیوستها و یادداشتمطالب و جزئیات در رساله یا کتاب: در متندرس، مقصود نشانهای ارتشی است.
تقریر: بیان، بیان کردن
طبیعت: خو، عادت، طبع و سرشت
طمأنینه: آرامش، سکون و قرار
عِتاب کردن: خشم گرفتن برکسی، سرزنشکردن
عنود: ستیزه کار، دشمن و بدخواه
فیاض: سرشار و فراوان، بسیار فیض دهنده
قرابت: خویشی و خویشاوندی
کُمیت: اسب سرخ مایل به سیاه
لاجَرَم: ناگزیر، ناچار
لَعب: بازی، لهو و لعب: خوشگذرانی
تکریم: گرامیداشت
تکیده: لاغر و باریک اندام
تصدیقنامه: گواهی نامه
تیمار: غم، اندیشه، خدمت، تیمارداشتن:
غمخواری و محافظت از کسی که بیمار باشد.
جافی: جفاکار، ستمکار
حُجب: شرم و حیا
حَلَبی: ورقه نازک فلزی، از جنس حَلَب
خسروانی خورش: خورش و غذای شاهانه
خودرو: خودرأی، خودسر، لجوج
دانگ: بخش، یک ششم چیزی
دوات: مرکّب دان، جوهر
زنگاری: منسوب به زنگار، سبزرنگ
شهناز: یکی از آهنگهای موسیقی ایرانی،
گوشهای از دستگاه شور
صاحبدل: عارف، آگاه
ضایع: تباه، تلف
ضمایم: ج ضمیمه، همراه و پیوست؛ در متندرس، مقصود نشانهای دولتیاست.
مُسکِر: چیزی که نوشیدن آن مستی می-
آورد؛ مثل شراب
مُحال: دروغ، بیاصل، ناممکن
مستغنی: بینیاز
مولع: شیفته، بسیار مشتاق، حریص، آزمند
مُطربی: عمل و شغل مطرب؛ مطرب: کسیکه نواختن ساز و خواندن آواز را پیشه خودسازد.
مَعاصی: ج معصیت، گناهان
مغلوب: شکست خورده
مَفتول: سیم، رشته فلزی دراز و باریک
ملتفت شدن: آگاه شدن، متوجّه شدن
دسته بندی
جزوات , زبان وادبیات فارسیبخش دانلود