-
استاد : رضائی
-
مقطع : دوازدهم
-
حجم جزوه : 1 مگ
-
تاریخ : 20/11/10
-
تعداد بازدید : 3202
-
نظرات : ۰
-
نویسنده : konkuru
جزوه کامل کنکوری عربی دوازدهم مبحث حال
یک جزوه بسیار عالی از عربی دوازدهم مبحث حال کاری از استاد رضائی بزرگوار
کمی از داخل جزوه :
حال: اسم یا جمله ای است که معادل قید حالت در زبان فارسی است.
مثال: شاهدتُ صدیقی أحمد فی الشاره مَسروراً : دوستم احمد را در خیابان خوشحال دیدم!
حال جز ارکان اصلی جمله نیست و می توان آن را حذف کرد اما بودنش معنای جمله را تغییر می دهد.
در این حالت کلمه به صورت یک اسم ظاهر می شود.
نظرتُ الی تلک الکتب متعجباً :متعجبانه به آن کتاب ها نگاه کردم.
نقش های مشابه حال مفرد
به این دلیل که گاهی اوقات صفت و خبر افعال ناقصه به صورت منصوب، نکره و با ساختار وصفی ظاهر می شوند ممکن است با حال اشتباه شوند.
صاحب حال یا مرجع حال: اسمی است که حالتش توسط حال بیان می شود.
مثال: یذهب تلامیذ القریه الی المدرسه مسرورین!: دانش آموزان روستا شادمان به مدرسه می روند.
«تلامیذ»صاحب حال و معرفه به اضافه
صاحب حال همیشه معرفه و حال همیشه نکره است.( معرفه به ال یا معرفه به اضافه)
حال و صاحب حال از نظر تعداد و جنس با هم مطابقت دارند.
نکات تکمیلی:
۱) متکلم وحده تفاوتی بین مذکر و مونث نیست حال می توان به هر دو صورت استفاده شود و مشکلی از لحاظ قواعد ایجاد نمی شود.
۲) در صیغه متکلم مع الغیر هم علاوه بر این که بین مذکر و مونث فرق نیست بین مثنی و جمع هم تفاوتی وجود ندارد.
۳) فتیم حال و صاحب حال باید از نظر جنس و تعداد با هم مطابقت داشته باشند اما جمع غیر عاقل در حکم مفرد مونث است.
حال جمله فعلیه
رایتُ ولداً یمشی بسرعه: پسری را دیدم که به سرعت راه می رفت.
در این جمله، جمله وصفیه است که ولداً(اسم نکره) را وصف می کند
بخش دانلود