واژه نامه کامل ادبیات فارسی استاد سلیمانی مخصوص کنکور

واژه نامه کامل ادبیات فارسی استاد سلیمانی مخصوص کنکور

واژه نامه کامل ادبیات فارسی استاد سلیمانی مخصوص کنکور

واژه نامه کامل ادبیات فارسی استاد امیرسلیمانی مخصوص کنکور به صورت موضوعی طراحی شده است.

واژه نامه موضوعی

اجزای قسمت هایی از یک بنا
طاق: سقف خمیده و محدب سقفی قوسی شکل که با آجر بر روی طاق یا جای دیگر سازند. ایوان سقف دار رواق

طاق ضربی: طاق احداث شده بین دهانه دو تیر آهن که آن را با آجر و ملات گچ می سازند.

غرفه: بالاخانه هر یک از اتاق های کوچکی که در بالای اطراف سالن یا یک محوطه می‌ سازند که مشرف بر محوطه است.

صدر: طرف بالای مجلس جایی که اتاق و مانند آن که برای نشستن بزرگان مجلس اختصاص می ‌یابد.

سرسرا: محوطه سقف دار در داخل خانه ‌ها که در ورودی ساختمان به آن باز می شود و از آنجا به اتاق‌ ها یا قسمت ‌های دیگر می ‌روند.
امروزه سرسرا را از فرهنگستان به جای واژه بیگانه هال و همچنین واژه بیگانه لابی به تصویب رسانده است.

فرود سرای: اندرونی اتاقی در خانه که پشت اتاقی دیگر واقع شده باشد مخصوص زن و فرزند و خدمتکاران

واژه‌ های مربوط به زمان فصل ماه و……..

ربیع: بهار

تموز: ماه دهم از سال رومیان تقریباً مطابق با تیرماه سال شمسی ماه گرما

آدینه: روز جمعه آخرین روز هفته

صباح: بامداد سپیده دم پگاه

پگاه: صبح زود هنگام سحر

شبگیر: سحرگاه پیش از صبح

چریغ آفتاب: صبح زود طلوع آفتاب

چاشتگاه: هنگام چاشت نزدیک ظهر

بی گاه: هنگام غروب یا شب

موسم: فصل هنگام زمان

موعد: هنگام و زمان

اوان: وقت هنگام

آزگار: زمانی دراز ویژگی آنچه بلند و طولانی به نظر می ‌آید.

ارتجالا: بی درنگ البته ارتجالا به معنای بدون اندیشه سخن گفتن یا شعر سرودن هم است.

در حال: فوراً بی درنگ

حشر: قیامت رستاخیز

دولت: زمان فرمانروایی البته دولت به معنای دارایی هم است.

واژه نامه موضوعی

ابزار و وسایل
کلاف: نخ و ریسمان جز آن که گرد کرده باشند ریسمان پیچیده گرد دوک، دوک چرخ نخ‌ریسی

لفاف: پارچه و کاغذی که بر چیزی بپیچند.

مخنقه: گردن بند

عقد: گردن بند

پلاس: نوعی گلیم، گلیم درشت و کلفت

نمد: پارچه ای کلفت که از پشم یا کرک مالیده به دست می ‌آید و از آن به عنوان فرش استفاده یا کلاه و بالاپوش می سازند.

مائده: سفره ای که بر آن طعام باشد.

واژه نامه کامل ادبیات فارسی استاد سلیمانی مخصوص کنکور

خوان: سفره یا طبقی که در آن غذا می گذاشتند سفره فراخ و گشاده

انبان: کیسه ‌ای که از پوست دباغی شده گوسفند درست کنند.

مشک: انبان خیک کیسه ‌ای از پوست گوسفند

ناو: کشتی به ویژه کشتی دارای تجهیزات جنگی

سکان: ابزاری در دنباله کشتی برای حرکت دادن کشتی از سمتی به سمت دیگر